تدلیس از جمله مباحث مهم و بحث برانگیز در بخش حقوق قراردادها است، در حقوق ایران ، فقه امامیه ، تدلیس را به ( فریب دادن طرف قرارداد در انگیزه اصلی با یکی از جهات تراضی ) تعریف می کند واز عیوب اراده به حساب نمی اید. زیرا که عیب اراده (رضا) منحصر به اکراه و اشتباه می باشد. و در فقه هم برای تدلیس خیار فسخ در نظر گرفته شده است و از عیب رضا تلقی نمی شود. در حقوق افغانستان تدلیس را در بحث فریب سلبی قرار داده است و برای فریب خورده نیز حق فسخ قایل شده است. بدون شک تفاوت های و مشترکات قاعده تدلیس با سائر قواعد مانند. 1_ اشتباه و تدلیس 2_ عیب و تدلیس 3_ تدلیس و غبن 4_تدلیس و تخلف ازشرط صفت 5_تدلیس و قاعده غرر ، وجود دارد که نمی شود نادیده گرفت و تنها وجه تمایز تدلیس که عنصر مهم در تحقق تدلیس می باشد وسایل حیله آمیز است که طرف معامله را اغفال کنند تا قرارداد را انجام بدهد . در قسمت جایگاه تدلیس در حقوق ایران و افغانستان نیز تفاوت فاحش وجود ندارد و صرفاً حقوق افغانستان بخاطر اینکه برگرفته شده از مرشیدالحیران است، تدلیس را جز از فریب سلبی میداند و در باب خیار عیب در ضمان عیوب پوشیده مطرح کرده است.