مهسا ماه آورپور؛دانشجوی کارشناسی حقوق دانشگاه اصفهان
Email: Mahsamahavarpoor76@gmail.com
پیش درآمد
آنچه در ادامه با یکدیگر موردبررسی قرار میدهیم، خلاصهای از نشست علمی مشترک هیئتعلمی دانشگاه و استاد ناظر محترم نشریه حجه الاسلام و المسلمین دکتر خسروشاهی و دکتر ایمان رحیمی پور مدرّس دانشگاه و پژوهشگر به همّت بسیج دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد میباشد که جهت آشنایی عموم دانشجویان فایل صوتی جلسه پیاده شد و مباحثی ارزشمندی از خودکشی و یا همان مرگ آبی و همچنین چالش نهنگ آبی در این خصوص، تقدیم میشود.
میدانیم که خودکشی پدیدهی جدیدی نیست و یکی از آسیبهای اجتماعی با سابقه در طول حیات بشری است؛ منتها در طول زمان این آسیب اجتماعی تحوّل بسیاری از جنبههای کمّی، کیفی، علل و عوامل وقوع و شیوههای ارتکاب در طول زمان داشته است. آنچه امروزه باعث شده است که به نظر بیاید تحوّل تازهتری در حال وقوع است، نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در وقوع این آسیب است و به نظر میآید که این مسئله شتاب بیشتری به وقوع این آسیب اجتماعی بخشیده است.
همچنین خودکشیهایی که تحت تأثیر فضای مجازی اتّفاق میافتد، هم سوابق نهچندان دوری دارد؛ امّا امروز در اینترنت سایتهایی وجود دارد که محلّ اجتماع کسانی است که میخواهند دست به خودکشی بزنند و تشویق به این امر میکنند؛ برخلاف آنچه عوام فکر میکنند در حال حاضر خودکشی یک تصمیم انفرادی نیست؛ چراکه اکثر اوقات ممکن است افراد بهصورت انفرادی جرئت و جسارت این کار را نداشته باشند؛ امّا بهصورت گروهی نیرو و انگیزه این کار را پیدا میکنند؛ همراه کردن افراد در این امر و تبدیل آن از حالت انفرادی به دستهجمعی یکی دیگر از تأثیرات فضای مجازی بر این مسئله است. علاوه بر این سایتهایی وجود دارد که بهترین و آسانترین شیوههای خودکشی را معرّفی میکند؛ استفاده از ابزارها را آموزش میدهد و تبلیغ میکنند. بنابراین ورود اینترنت باعث شتاب و گسترش این آسیب اجتماعی شده است. همچنین تأثیر بازیهای آنلاین هم که از گذشتههای نهچندان دور
در خودکشی مشخّصشده بود؛ امّا پدیده جدیدی که امروزه در این حوزه به وجود آمده این است که یک بازی بهمنظور خودکشی طرّاحیشده است. ازجمله همین بازی نهنگ آبی که امروزه سروصدای زیادی کرده است و به تعبیری بهتر است، از آن با عنوان «چالش نهنگ آبی» نام برد.
چیزی که در رابطه با این موضوع از اهمّیت بسیاری برخوردار است، این است که این بازی باهدف خودکشی طرّاحی شده و کسی که به این بازی ورود میکند، از قبل به پایان این بازی که خودکشی است، آگاهی دارد و با علم به این موضوع وارد بازی میشود. نکتهی قابل توجّه دیگر آنکه در فضای مجازی بهراحتی و در عرض چند دقیقه میتوان این بازی را در اختیار قرار داد و وارد مراحل این بازی شد. خصوصیتی که این بازی دارد این است که مدیران اجرایی این بازی مستقیماً با کاربر در ارتباط هستند و مرحلهبهمرحله به کاربر دستورات لازم را میدهند؛ پس صرفنظر از اینکه خودکشی دو دختر اصفهانی برخواسته از این بازی بوده یا نه؛ این بازی آتش زیر خاکستری است که بهزودی آثاری را نشان خواهد داد.
همچنین چیزی که واضح است، رنج سنی کاربران فضای مجازی است؛ یکی دیگر از تغییراتی که این آسیب اجتماعی امروزه دچار آن شده است، تغییر رنج سنی آن است؛ خودکشی درگذشته بین افراد بالای 40-50 سال اتفاق میافتاد؛ امّا امروزه سنّ خودکشی روزبهروز در حال کاهش است؛ بنابراین فضای مجازی یک تهدید برای جامعه در خصوص این آسیب محسوب میشود.
2. دکتر رحیمی؛ بحث خود را به دو قسمت تقسیم میکند.
در قسمت اوّل به اهمّیت موضوع موردبحث یعنی خودکشی میپردازند:
یک مسئله باعث میشود که ما اهمّیت موضوع خودکشی را درک نکنیم و آن هم آماری است که دراینباره وجود دارد. وقتی دربارهی خودکشی، علل و عواملش صحبت میکنیم؛ اینکه چرا این مسئله اتفاق میافتد و چگونه باید از آن پیشگیری کرد، مراجعه به آماری که توسّط دستگاه قضایی، نیروی انتظامی، پزشکی قانونی و... دادهشده ما را در یک مسیر اشتباه قرار میدهد؛ چون این آمار واقعیت را نشان نمیدهند. آماری که نهادهای رسمی ارائه میدهند، به این واقعیت اجتماعی نزدیکتر است. این آمار نسبتی که از خودکشی ارائه میکند، از بین هر 100000 نفر 6 نفر خودکشی میکنند. این آمار ممکن است بین 3 تا 7 نفر متغیر باشد؛ امّا معمول آن 6 نفر است. این آمار از بررسیهایی که در سالهای 82 و 93 انجام شد بهدستآمده است. البته ما افزایش آمار خودکشی داشتهایم، امّا این افزایش به دلیل افزایش جمعیت بوده است و نسبت همین نسبت باقیمانده است.
نکتهای که هست این است که رتبهای که ما در جهان از بین 45 کشور به خود اختصاص دادهایم رتبهی 43 ام است که این آمار بسیار خیرهکنندهای است به این معنا که مسئلهی خودکشی برای کشور ما مسئلهی خیلی حادّی نیست. در آماری که 15 سال پیش توسّط سازمان بهداشت جهانی منتشرشده است، گفتهشده است که سالانه 5 میلیون نفر اقدام به خودکشی میکنند که از بین این تعداد 500 هزار نفر موفّق به این امر میشوند. (5%) همین سازمان بار دیگر 3 سال پیش آماری را منتشر کرد که از 20 میلیون نفری که سالانه اقدام به خودکشی میکند، یکمیلیون آن موفّقیت آمیز است. (همان 5% )
سؤالی که مطرح میشود این است که این آمار در ایران به چه شکل است؟
در آمار گفتهشده است که از هر 100 هزار نفر 6 نفر خودکشی کردهاند.
حال باید ببینیم که از این 100 هزار نفر چند نفر اقدام به خودکشی کردهاند؟
آیا فقط کسانی که خودکشی کردهاند هدف هستند، یا کسانی که به این کار اقدام کردهاند هم مدّنظر هستند؟
آمارهای رسمی نشان میدهد که از بین 100 هزار نفر که گفته شد 10 نفر اقدام به خودکشی میکنند که 6 مورد آن موفّقیت آمیز است. (62%)؛ به عبارتی نسبت خودکشی موفق در ایران و جهان 5/62%.
2-1- خودکشی ناموّفق
10 سال پیش تحقیقی در سه استانی که بالاترین آمار اقدام به خودکشی را داشت انجام شد، یک جامعهای از دختران دبیرستانی 65.887 نفری را مورد هدف قرار داده بود؛ زیرا هم سن خودکشی تا 13-15 سالگی پایین آمده است و هم جنسیت دچار تحوّل شده است (تحقیقات نشان میدهد در ایران دختران تا 3 برابر بیشتر از پسران دست به خودکشی میزنند).
در این تحقیق در سه استان و مناطق پرخطر این استانها پرسشنامه پخش میشود؛
در این آمار :
9949 نفر در مورد خودکشی فکر کردهاند.
1911 دختر یکبار اقدام به خودکشی کردهاند.
1647 نفر هم چند بار اقدام به خودکشی کردهاند.
با توجّه به این آمار 13507 نفر در معرض خودکشی قرار دارند؛ یعنی آمار رسمی که 1/100 درصد است؛ وقتی این آمار میآید در مناطق پرخطر به 20% میرسد که اصلاً قابلمقایسه نیست. حالا وقتی یک بازی مثل نهنگ آبی وارد مناطق پرخطر میشود، چه اتّفاقی میافتد؟
دقّت کنیم، سازندهی این بازی هدف خود را پاک کردن جامعه از زبالههای زیستی میداند. حُسنی که این چالش برای جامعه ما به همراه داشته است، این است که ما به خاطر این مسئله هم که شده به بحران خودکشی توجّه میکنیم. انتقادی که به این تحقیق وارد است، این است که نباید آمار یک منطقهی پرخطر را به کلّ جامعه تعمیم داد.
تحقیق دیگری که در یکی از مناطقی که کمترین میزان خودکشی را هم داشت انجام شد، هم نشان میدهد که از هر 100 هزار نفر 185 نفر اقدام به خودکشی کردهاند (چیزی حدود 18 برابر آمار رسمی).
2-2- خودکشی موفّق
و امّا در مورد خودکشیهای موفّق هم ما نمیتوانیم به آمار رسمی اتّکا کنیم. چون خودکشیهایی هم که اتّفاق افتاده است، هم به خاطر قبح اجتماعی که وجود دارد، سعی در پنهان کردن آن میشود.
آمار کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که 1-2% مرگومیرهایی که رخ میدهد به خاطر خودکشی است؛ امّا درحالتوسعه این خودکشیها را به علت قبح اجتماعی به نحو دیگری گزارش میدهند.
برخی از آمارها نشان میدهد که جامعه ما در رتبه 128 ازنظر خودکشی قرار دارد. واقعیت امر این است که خودکشی از ابعاد مختلفی قابلبحث و بررسی است.
نکته ی بسیار مهمّی که وجود دارد، این است که در واقع جامعهی خود و آمار خودکشی را نباید با جوامع دیگر مقایسه کنیم.
اوّل اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی است و برای جامعهای مثل جامعه ما هرچقدر که جامعه خودکشی پایین باشد نسبت به جامعه جهانی بالا است و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد و باید به دنبال علل و عواملش باشیم.
نکتهی دوم اینکه یک بحث در جرمشناسی تحت عنوان رسانه و جرم وجود دارد.
بازگو کردن و نکردن این مبحث در رسانهها دچار یک پارادوکس است. ممکن است این سرپوش گذاشتن جامعه را از حقیقت این آسیب اجتماعی دور کند و یا علنی کردن آن برای جامعه تشویقکننده باشد؛ ممکن است هدف و قصد آن رسانهای که این مسئله را منتشر میکند پیشگیری باشد؛ امّا گاهی همین انعکاس رسانهای ناهنجاریها باعث میشود که افرادی تمایل بیشتری به این موضوع پیدا کنند؛ لذا اینجاست که باید بسیار دقّت شود و حسّاسیت موضوع را درک کرد و نمیتوان بهصورت یکطرفه موضوع را بررسی کرد؟
راهحل پیشگیری در همهی مسائل و جرائم اجتماعی بهترین و مهمترین راه مقابله است. میدانیم که خودکشی در بسیاری از کشورها ازجمله کشور خودمان جرم نیست. چرا؟ برای اینکه جرم انگاری کردن این پدیده هیچ کمکی در حل آن نخواهد داشت.
کسی که سمت خودکشی میرود و تصمیم میگیرد به حیات خودش خاتمه دهد، اصلاً برایش اهمّیت ندارد که این کار مجازات دارد یا ندارد؛ بنابراین جرم انگاری کردن این پدیدهها هیچ اثر بازدارندهای نخواهد داشت و ما هیچ راهی بهجز پیشگیری در اینگونه جرائم نخواهیم داشت.
در مسئله ی پیشگیری ما یک مدلی را در پیشگیری از جرمداریم که به نظر میرسد در اینجا هم میتوانیم از آن مدل استفاده کنیم. پیشگیری از هر پدیده ناهنجار اجتماعی متوقع بر این است که ما عوامل آن پدیده را بشناسیم؛ چون بدون شناخت عوامل یک ناهنجاری اجتماعی پیشگیری از آن اصلاً امکانپذیر نخواهد بود.
عواملی برای اینکه افراد تصمیم به خودکشی و خاتمه دادن به حیات مادّی خودشان میگیرند، وجود دارد.
راجع به این عوامل هم تحقیقات فراوان و گستردهای انجامشده است. عواملی که بعضاً عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی هستند. شرایط روحی روانی افراد است، شرایط اقتصادی و....، وقتیکه بحرانهای اقتصادی در اروپا تشدید شد، آمار خودکشی به شدّت افزایش مییابد.
«دورکیم» تحلیل بسیار خوبی در مورد خودکشی ارائه میدهد. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در خودکشی کاهش همبستگی اجتماعی فرد نسبت به جامعهی خودش است. دورکیم در این زمینه تحقیقاتی گسترده انجامداده و ازجمله جامعه شناسان و جرمشناسانی است که عامل دین را در زمینهٔ خودکشی موردبررسی قرار میدهد. او اعتقاد دارد که مهمترین عامل همبستگی اجتماعی اعتقادات دینی است و لذا خودکشی را در دو گروه پروتستانها و کاتولیکها بررسی کرده است که آمار خودکشی در کدامیک بیشتر است، به این نتیجه رسیده است که آمار خودکشی در پروتستانها بیشتر از کاتولیکها است و دلیلی که برای آن ارائه میدهد این است که در بین کاتولیک اعتقادات مذهبی نسبت به پروتستانها عمیقتر و راسختر است و اعتقادات مذهبی باعث افزایش همبستگی اجتماعی میشود و همبستگی اجتماعی یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از بروز خودکشی است.
پس افراد درجایی دست به خودکشی میزنند که احساس تنهایی بکنند؛ یعنی در ناامیدی مطلق در اینکه دیگران بتوانند به او کمک کنند و مشکلش را حل کنند، به سر ببرند این ناامیدی زمانی به انسان دست میدهد که انسان پشتوانههای اجتماعیاش را از دست میدهد؛ بنابراین تردید نیست که یکی از مهمترین عوامل روی آوردن به خودکشی ضعف اعتقادات دینی باشد. غیرممکن است که در جامعهی کسی که حداقل استانداردی از اعتقادات مذهبی داشته باشد و به خودکشی فکر بکند.
با این صحبت دکتر خسروشاهی که اعتقادات دینی قطعاً در کاهش خودکشی موثّر است، موافق هستم؛ چون حرمت این مسئله به شدّت در شرع گفتهشده است. امّا اینکه با معیارهای خودمان بخواهیم بگوییم شخصی شرایط این کار را داشته است، یا نه، نمیتوانیم این مسئله را توجیه کنیم.
بااینحال هیچ جایی در دنیا نمیتوانیم با مجازات از خودکشی پیشگیری کنیم؛ ولی جایی که خودکشی متّصل به یک عامل انسانی دیگر است معاونت داریم. غیر از در بحث جرائم رایانهای اصلاً معاون خودکشی را جرم انگاری نکردهایم؛ چون اینجا از بحث یگانگی پیروی کردهایم و چنین استدلال کردهایم که چون خود رفتار جرم نیست؛ پس معاونش هم جرم نیست. معاون کسی که تسهیلکننده است و موجبات خودکشی را فراهم آورده است، میتواند سه فرض داشته باشد:
1-کسی که افراد را تحریک و ترغیب به خودکشی میکند (انگلستان این مورد را جرم انگاری کرده است).
2-موجبات را فراهم کرده است؛ ولی اصلاً قصد معاونت نداشته است.
3-راهنمایی دادن با حسن نیت برای پایان دادن به زندگی کسی که از درد لاعلاجی رنج میبرد.
البته باید توجّه داشته باشیم که دامنهی جرم انگاری کردن معاونت به این اندازه گسترده نشود که دامن کسانی که خیرخواهانه به دیگران کمک میکنند که حیاتشان را خاتمه دهند، بگیرد. هرچند اینجا هم حرمت شرعی قائل شدهاند؛ولی برای این مورد توجیه علمی نداریم.
5. دکتر خسروشاهی به جمعبندی سخنان میپردازد.
در مسئلهی پیشگیری یک مسئله مهم بحث پیشگیری ثانویه است. پیشگیری ثانویه از خودکشی در مورد کسانی است که در معرض خطر خودکشی قرارگرفتهاند.
معمولاً کسانی که در معرض خطر خودکشی قرارمی گیرند، علائم و نشانههایی از خودشان نشان میدهند؛ مثلاً جملاتی به کار میبرند که نشاندهندهی این است که فرد دیگر امیدی به ادامه زندگی ندارد، یا رفتارهایی مثلاینکه فرد اموال و داراییهایش را خیلی راحت به دیگران میبخشد.کسانی که این علائم و نشانههای در معرض خطر خودکشی را از خود نشان میدهند، کسانی هستند که باید تحت حمایت اقدامات پیشگیرانه در مرحلهی پیشگیری ثانویه قرار بگیرند.